ملکه زیبایی عراق شیما قاسم طی مراسمی باشکوه نامزد کرد که خبر آن در رسانه ها بازتاب بسیار گسترده ای را به همراه داشت. مراسم جشن نامزدی شیما قاسم ملکه زیبایی عراق با احمد الخفاجی شب گذشته در بغداد پایتخت عراق برگزار شد. شیما قاسم 20 ساله سال 2015 به عنوان ملکه زیبایی عراق انتخاب شد.
دیا میرزا بازیگر و مدل هندی متولد ۹ دسامبر ۱۹۸۱ میلادی است. او از پارسیان هند می باشد، که اجداد وی در زمان حمله اعراب به ایران، به سوی هندوستان مهاجرت کردند. از فیلم ها یا برنامه های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می توان به ام شنتی ام اشاره کرد.
دیا میرزا در حیدرآباد ایالت اوتارپرادش متولد شد. پدرش فرانک هاندریش نقاش و گرافیستی آلمانی بود که به معماری و طراحی دکوراسیون نیز می پرداخت و اصالتی مونیخی داشت. در حالی که مادرش دیپا از اهالی بنگال بود که او هم نقشه کش ساختمان و طراح دکوراسیون است و در حال حاضر فعالیت های اجتماعی مختلفی را در زمینه کمک به معتادان و الکلی ها انجام می دهد.
در پرونده بازیگری دیا میرزا ، ۴۰ فیلم به چشم میخورد؛ «دیا میرزا» در سال ۲۰۰۰ ، عنوان دختر شایسته آسیا و اقیانوسیه را از آن خود کرد و در مدت فعالیتش در سینمای بالیوود، ۱۱ بار نامزد دریافت جایزههای مختلف شد و توانست ۹ جایزه را از آن خود کند. آخرین موفقیت «میرزا» بازی در فیلم «paanchadhyay» بود؛ این فیلم در بسیاری از فستیوالهای معتبر جهان پذیرفته شد و در جشنواره جیپورهند، جایزه بهترین بازیگر زن به این بازیگر اعطا شد. میرزا در فیلم های «نمیتوانم تو را فراموش کنم» با سلمان خان، «پارینیتا» با آمیتاب باچان، «باجگیری» با پریانکا چوپرا و أجی دیوگن «بهت نگفتم» با آیشواریا رای و آمیتاب باچان همبازی بوده است. او قرار است نقش مقابل محمدرضا گلزار را در سلام بمبئی بازی کند. دیا میرزا با ساحیل سانگها در سال ۲۰۱۴ ازدواج کرد.
وقتی دیا چهار سال و نیمه بود والدینش از هم جدا شدند و نزدیک به پنج سال بعد پدرش از دنیا رفت. مادرش نیز در ازدواج مجدد، با احمد میرزا زندگی خود را سر گرفت که او نیز سال ۲۰۰۳ از دنیا رفت. دیا برای کارهای هنری خود نام فامیل ناپدریاش را انتخاب کرد. هنگامی که در خیراتآباد در حومه حیدرآباد زندگی میکردند به دبیرستان دخترانه ویدیارانایا می رفت و بعد راهی کالج استنلی جونیور شد. در آخر نیز در رشته هنر از دانشگاه آندراپرادش در حیدرآباد فارغ التحصیل شد. بعد از آن دیا وارد رقابتهای بانوی شایسته هند شد و سپس به مسابقات بانوی آسیا رسید و مقام اول را در سال ۲۰۰۰ کسب کرد. این مسابقات در فیلیپین انجام میشد و دیا میرزا اولین هندی بعد از ۲۷ سال بود که به مقام اول می رسید.
دیا میرزا و همسرش ساحیل سانگها
به نقل از مجله زندگی ایده آل دیا به همراه ساحل سانگها و زاید خان شرکتی به نام بورن فری اینترتینمنت در عرصه تهیه کنندگی فیلم را اداره میکند. اولین فیلم آنها «عشق برهم زننده زندگی» نام داشت که ۱۷ اکتبر ۲۰۰۱ اکران شد.
پدر آلمانی، مادر بنگالی
من متولد حیدرآباد هستم و آنجا بزرگ شدم. اما پدرم آلمانی و مادرم بنگالی بودند. پدرم معمار و طراح گرافیک بود که به کل دنیا سفر میکرد و شیوه تدریس را به معلمها یاد میداد. در یکی از همین سفرها و در بازدید از مکسمولر باون در دهلی، مادرم را میبیند.
که به طور اتفاقی مادر من هم زبان آلمانی را برای خواندن انتخاب کرده بود و آن زمان میتوانست خیلی روان و خوب صحبت کند و حتی بنویسد. آنها طی یک عشق توفانی با هم ازدواج کردند و من به دنیا آمدم. وقتی چهارسال و نیم سن داشتم پدر و مادرم از هم جدا شدند و هر دو دوباره ازدواج کردند.
پدر خودم وقتی ۹ ساله بودم فوت کرد. از طرفی مادرم هم ازدواج کرد اما از اینکه ناپدریام را پدر خونی خودم ندانم، متنفر بودم. او مرد شگفتانگیز و خوبی بود و هیچ وقت سعی نکرد جای پدر خونیام را بگیرد. او هم در سال ۲۰۰۳ فوت کرد. ناپدری ام مسلمان و اهل حیدرآباد بود و من اسم فامیلم را از روی فامیل او برداشتم.
شوک بزرگ زندگی من
بزرگترین ضربهای که خیلی روی زندگیام تاثیر گذاشت، مرگ پدرم بود. من در هر مسالهای به او تکیه کرده بودم. همسر دومش باردار بود که او فوت کرد و بعد از مرگش آن خانم دوباره ازدواج کرد. این جوری شد که من تنها بچهاش در زمان زنده بودنش بودم.
البته نتوانستم جسدش را ببینم چون اجازه ورود به مراسم را نداشتم. راستش حتی قبل از اینکه ما برسیم خانوادهاش همه کارها را انجام داده بودند و مراسم را تمام کرده و منتظر ما نمانده بودند. تا مدت زیادی نتوانستم گریه کنم چون باورم نمیشد که او فوت کرده است.
دیا میرزا و شاهرخ خان
مشکل کوچک دنیای بزرگ
من تنها فرزند پدر و مادرم بودم اما با اینکه تکفرزند بودم تا به امروز هیچ وقت مادرم با من رفتار نازپروردهای نداشته است. او تمام سعیاش را کرد که من را مستقل بار بیاورد تا بتوانم روی پای خودم بایستم. یاد گرفتم که بارها همه چیز را از نو بسازم و اشتباهات و خرابیها را جبران کنم.
حرفهای پدرم را هم هنوز به وضوح به یاد دارم. او مرد خیلی خلاقی بود و ای کاش همه مثل او بودند. او قهرمان من بود. وقتی پدر و مادرم از هم جدا شدند، من روزهای هفته پیش مادرم بودم و آخر هفتهها کنار پدرم.
یادم هست یک روز وقتی که از مدرسه بازگشته بودم روی پلههای بیرون نشسته و منتظر پدر بودم چون در خانه قفل بود. بعد از مدت کوتاهی او رسید و دید که ناراحتم. از من پرسید: « چرا اینقدر ناراحت به نظر میرسی؟» و من جواب دادم:
« به خاطر اینکه من مشکلات زیادی دارم.» این حرف از دهان بچهای به سن من بامزه بود و او خندید و گفت: « جدی؟ بیا برویم چیزی نشانت بدهم.» مرا به اتاقم در خانه خودش برد که همه آن را با دستهای خودش ساخته بود، از تخت و کمد گرفته تا اسباببازیها. بعد نقشه جهان را نشانم داد.
روی چند نقطه دست گذاشت و کشورهایی را به من نشان داد تا نوبت به حیدرآباد رسید که یک نقطه ریز بود. من سردرگم به او نگاه کردم و پرسیدم: « حیدرآباد فقط یک نقطه است پدر؟» و او گفت: « حالا می توانی تصور کنی که مشکلت اصلا بزرگ نیست؟»
پدرم در آن سن پایین چنین چشماندازی را به من نشان داد و همین داستان سالیان سال به من کمک کرد. به طوری که هر وقت ناراحت میشوم این قصه را به خودم یادآوری میکنم.
مادر قهرمان من
مادرم را بیشتر از همه دوست دارم. حس میکنم بند نافم با او هرگز قطع نشده است. رابطه من با مادرم از یک رابطه معمولی دختر و مادری فراتر رفته چون ما بیشتر تجربیات زندگیمان را با هم شریک بودیم.
زندگی به او خیلی فشار آورد، چیزهای زیادی را از دست داد و من می دیدم که او هر بار دوباره برخاست، جنگید و کاری کرد که اتفاق هایی که میخواست بیفتد. سالهای زیادی را کار کرد. بعد از فوت پدر دومم به علت نارسایی چند عضو، مادر با من در بمبئی زندگی کرده، برای بهبود در مرکز درمانی ریکاوری کار میکند.
مرگ عجیب ناپدری ام
راستش کمی دیر با ناپدریام ارتباط برقرار کردم. یعنی زمانیکه به دوره نوجوانی رسیده بودم ولی این ارتباط خیلی نزدیک و پر از احترام بود. البته وقتی کوچکتر بودم نمیدانست چطور با من ارتباط برقرار کند. زمانی ارتباط خوبی بین ما برقرار شد که من خانه را ترک کردم و به بمبئی آمدم. آن زمان بود که فهمیدم چه نقش مهمی در زندگی من داشته و من چقدر دوستش دارم.
من دیگر شانس بازگشت به حیدرآباد را پیدا نکردم تا با او زندگی کنم اما خوشحالم که در چند سال آخر عمرش یک رابطه دوستداشتنی با او داشتم. هیچوقت روزی را که او به خانه من در بمبئی آمد فراموش نمیکنم. آن خانه را در ۲۱ سالگی خریده بودم. روی تابلوی بیرون خانه نوشته بود میرزا… اصلا فکرش را نمیکردم که به آن نوشته توجه کند.
به محض اینکه از آسانسور پیاده شد به سمتش رفت و با دقت نگاه کرد، اشک در چشمانش جمع شد، من را بغل کرد و گفت: « تو دختر من نیستی، تو پسر منی» و یک سال بعد از این ماجرا او نیز فوت کرد. آن زمان من برای فیلمبرداری در لندن بودم و مادرم هم همراه من بود. در واقع این از معدود دفعاتی بود که اصرار کرده بودم مادرم همراه من باشد چون فیلمبرداری بلندمدتی بود.
شب بود که دخترعمویم تلفن زد و خبر داد که ناپدریام بستری شده و به کما رفته است. اما گفت هرچیزی را که بگوییم میشنود و آیا میخواهم چیزی به او بگویم؟ گوشی را دم گوشش گذاشت و من گفتم: « پدر، تو قول داده بودی تا مرا عروس نکردهای هیچجا نمیروی، پس نمیتوانی مرا تنها بگذاری.» آنطور که به من گفتند او پلکهایش را در جواب من تکان داد. این آخرین مکالمه من با او بود.
نقش دوستان و آدم ها
به نظرم روابط مهمترین جایگاه در زندگی انسان را دارد چرا که تعادل، هارمونی و قدرت شما از خانواده و دوستان و کسانی که دوستشان دارید نشات میگیرد. چیزی مهمتر از خانواده و دوستان در زندگی نیست و آنها روی تمام عملکردهای شما در زندگی تاثیر میگذارند.
دنیای بی مانند آغوش مادر
مادرم تمام دنیای من است. صادقانه بگویم هیچ جای دنیا آغوش مادر نمی شود. چرا که هیچ جا چنین امنیتی حس نمی کنید. او شما را قضاوت نمی کند و پر از عشق و آینه زندگی شماست.
زمان بندی خاص خدا
در مورد ازدواجم با ساحل سانگها باید بگویم که بیشتر از هر چیز از طرز تفکرش خوشم میآید. هرگز ندیدم با مردم متفاوت رفتار کند و این برای من خصیصه بسیار مهمی است. خیلی کم پیش میآید کسی را پیدا کنید که دیگران را قبل از خودش قرار بدهد و با همه افراد با وقار و احترام رفتار کند.
من از روزی که ساحل را دیدم در ذهنم با او ازدواج کرده بودم. راستش من به زمانبندی خدا خیلی اعتقاد دارم. حتما دلیلی بود که قبلها این اتفاق نیفتاده بود.
خواستگاری رویایی من
وقتی که من و همسرم با هم آشنا شدیم من ۳۲ و ساحل ۳۳ ساله بودیم. سطح خانوادگی هر دو ما تقریبا یکی بود. نقاط مشترک زیادی داریم. هردو آدم های رک ولی آرامی هستیم. عاشق غذا، فیلم و موسیقی هستیم. از آن زمان ۵ سال می گذرد.
شرکت فیلمسازیمان را با هم راه انداختیم. آن زمان به نیویورک رفته بودیم که یک روز ساحل از من خواست که به پل بروکلین برویم.جایی که دوران تحصیلش را گذرانده بود. زمانیکه به میانه پل رسیدیم ناگهان در مقابل من زانو زد و از من خواستگاری کرد.
شگفتانگیز بود مانند صحنهای از یک فیلم. توریستهای زیادی از کشورهای مختلف آنجا بودند که با دیدن این صحنه شروع به دست زدن کردند. واقعا چیزی فراتر از واقعیت بود. همان چیزی بود که ارزش این همه صبر کردن را داشت.
ازدواج ساده و بدون تجمل
مراسم ازدواج ما یک ازدواج پنجابی ساده بود که سه روز به طول انجامید. ما هر دو زیاد اهل تجمل نیستیم؛ بنابراین مراسم خیلی باشکوهی نداشتیم. دوستان محدودی را دعوت کرده بودیم و حتی برخی از اعضای دور خانواده نیز دعوت نبودند. راستش نمیخواستیم خیلی شلوغبازی کنیم!
من و همسرم در شراکت هم با هم مشکلی نداریم. ممکن است خندهدار به نظر برسد اما باید این مساله را ذکر کنم که وقتی افراد مختلف به دفتر ما میآیند شاید به واسطه اسم من به اینجا قدم بگذارند. اما ما همه کارها را با هم انجام میدهیم و برای کار هم ارزش قائل هستیم. ساحل روابط عمومی خوبی دارد و میتواند افراد را در کنار یکدیگر قرار دهد.
گاهی برای خودم هم جای تعجب دارد که چگونه این قدر خوب همه کارها را مدیریت میکنیم و در عین حال وارد حریم شخصی یکدیگر نمیشویم. ساحل کسی است که به برابری زن و مرد بسیار معتقد است و فضای کافی به من میدهد. شش سال است که این شرکت را با هم اداره میکنیم و تنها چیزی که ما را در کنار یکدیگر نگه داشته این است که خودخواهی جایی در رابطه کاری ما ندارد.
زنها را جدی بگیرید
یکی از مشکلات تهیهکننده بودن برای من، زن بودن است و اینکه بعضیها آدم را در این حرفه جدی نمیگیرند؛ همان طور که وقتی با تهیه اولین فیلم خودم، کارم را در این زمینه شروع کردم همه مرا دستکم گرفتند اما خیلیها از نتیجه کار من شگفتزده شدند. از طرفی با فیلم دومم نشان دادم که من هم میتوانم در این حرفه موفق باشم؛ بنابراین زنها را در هرکاری جدی بگیرید.
دیا میرزا و محمدرضا گلزار بازیگران فیلم سلام بمبئی
همکاری با رضا گلزار
این برای اولین بار است که در یک پروژه مشترک سینمایی کار میکنم که البته بیشتر عوامل آن ایرانی هستند. از بازی در کنار رضا گلزار واقعا خوشحالم. او یک بازیگر فوق العاده است و جدا از قدرت بازیگری، چهرهای خاص دارد.
بهنظرم او یکی از زیباترین آدمهای روی کرهزمین است. از قربان محمدپور نیز تشکر میکنم. او یک کارگردان مهربان است و امیدوارم همیشه شاد و خندان باشد. ضمن اینکه در این مدت مردم ایران نیز به من لطف زیادی داشتند و در صفحه شخصی من علاقه خودشان را نسبت به من نشان دادند که از همه آنها تشکر میکنم.
مهمترین بخش زندگی
مهمترین و بزرگترین مساله زندگی انسان، سلامتی است و متاسفانه زمانی به این مساله پی میبریم که بیمار میشویم. در یک آهنگی شنیدم که میگفت بدن تو مهمترین ابزاری است که در دست داری.
پس زمانی میتوان از این ابزار استفاده کرد که سالم باشد و تفکر سالم هم نتیجه داشتن بدنی سالم است. اگر از سلامت کافی برخوردار باشید میتوانید در زندگی تصمیمات درست بگیرید، درست عمل کنید و به امیال و رویاهای تان برسید.
همچنین میتوانید از کسانی که دوستشان دارید حمایت و محافظت کنید. سلامتی کلید همهچیز است و قدرت تان را افزایش میدهد. متاسفانه برخی به دیگران اهمیت میدهند ولی به خودشان نه. باید به تغذیه و روش زندگی خود بسیار توجه کنیم.
دیا میرزا و محمدرضا گلزار بازیگران فیلم سلام بمبئی
دیا میرزا و محمدرضا گلزار بازیگران فیلم سلام بمبئی
دیا میرزا و همسرش و تیری آنری بازیکن فوتبال
با وجود اینکه امریکا یکی از چاق ترین کشورهای دنیا محسوب میشود ولی
نباید از این نکته گذشت که امریکا همراه فرانسه بزرگترین تولید کننده لوازم
اریشی دنیا محسوب می شود و بهترین کشور برای انجام اعمال زیبایی در دنیا
است دختران لس انجلس و میامی در دنیا معروف هستند با وجود اینکه زیبایی
بسیاری از امریکایی ها مصنوعی است.
زیباترین دختران افریقا متعلق به انگولا هستند.یکی از برندگان مسابقه میس یونیورس هم از این کشور بود مسابقاتی که هر ساله زیباترین زنان دنیا را انتخاب میکند.شارام دنیز که یکی از زیباترین زنان دنیا است از این کشور است.به همین دلیل است که انگولا را ملکه زیبایی افریقا مینامند.
کمتر کسی است که قبول نداشته باشد که لبنانی ها(و البته ایرانی ها)زیباترین دختران خاورمیانه و دنیای عرب هستند.با وجود جنگ های متعدد و نبود خوراک مناسب مانند کشورهای اروپایی در این کشور زنان این کشور زیبایی خود را حفظ کرده اند.به گزارش پارس ناز یک سفر به لبنان تمام تردید های شمارو درباره ی دختران این کشور برطرف میکنه.
تا حالا فکر کردید چرا مردان از کشورهای مختلف اروپایی برای پیداکردن همسر اینده خود به اوکراین سفر میکنند؟دلیل اصلی ان زنانی است که زیابیی بدنشان مهم ترین چیز در زندگیشان است.زنان اوکراینی از جذاب ترین زنان کل اروپا هستند.قدم زدن چند دقیقه ای در کیف دلیل این جذابیت را به شما نشان خواهد داد.
شاید همه انها شبیه سوفیا ورگارا نباشندولی دست کمی از او هم
ندارند.دختران کلمبیایی به بدنی منحنی و کشیده معروف هستند که هر کسی را
جذب خود میکند.هنگام عبور از خیابان های بوگوتا خود را کنترل کنید.
دختران ونزوئلا نیازی به تعریف یا توضیح کسی ندارند.بیشترین برنده های هرساله مسابقات میس یونیورس از این کشور هستند.بزرگترین صنعت ونزوئلا بعد از تولید نفت عمل های جراحی زیبایی است.هر کشوری به یک چیز افتخار میکند و ونزوئلایی ها به زیبایی زنانشان!زیبایی در این کشور تبدیل به یک سمبل شده است.طبق نظرسنجی های منتشرشده دختران وزنان این کشور بیشترین زمان خود را صرف زیبایی میکنند.عبور از خیابان های کاراکاس ان هم در بعد از ظهرهای همیشه گرم این کشور به بیماران قلبی توصیه نمی شود.
بعد از اسلوواک ها سوئدی ها زیباترین بلوندهای دنیا محسوب میشوند.به گزارش پارس ناز زنان سوئدی تمام معیار های یک زن زیبا را دارا هستند ولی بدون هیچ گونه عمل زیبایی و کاملا خدادای!وقتی با یک زن سوئدی هم کلام شوید متوجه خواهید شد علاوه بر زیبایی زنان استکهلم باسوادترین زنان اروپا هستند.
اکثر مردان فکر میکنند زنان قد بلند چشم ابی بلوند سوئدی هستند در
اشتباه هستند.اسلوواک ها در این بحث بی رقیب اند.اکثر زنان این کشور حتی
نیاز به لوازم ارایشی هم ندارند.
بعد از برزیل روس ها بیشترین تعداد دختران زیبا در متر مربع را دارند.تراکم زیبارویان روس غیرقابل شمارش است.تقریبا تمام دختران این کشور برای خود مدل هستند.ایرینا شایک مدل افسانه ای از این کشور است.مهم ترین منظره پاریس ایفل و بهترین منظره موسکو زیبایی دختران این کشور است.
تا حالا با خودتون فکر کردید چرا از هر ۲سوپرمدل دنیا یکی برزیلی است؟چون زیبایی در ژن دختران برزیلی است.برزیلی ها بهترین میکس ژنتیکی دنیا را دارند که باعث شده نه تنها صورت بلکه زیباترین بدن های دنیا را داشته باشند با این وجود هر روز برروی اندان خود کار میکنند.به هر فشن شویی که میخوای برو امکان نداره که توی اون شو یه دختر برزیلی پیدا نکنی!
احتمالا شاید تصور کنید چهره دختر شایسته بسیار جذاب است و زیباترین دختر کشورش است. در این مطلب عکس زیباترین دختران مراسم دختر شایسته دنیا را بدون آرایش مشاهده می کنید که واقعا با چهره آرایش کرده از زمین تا آسمان فرق دارند.
بعد از انتشار تصاویر بدون آرایش بازیگران و سلبریتی های معروف این بار عکس های بدون آرایش دختران شایسته را مشاهده می کنید. این دختران از میان صدها دختر زیبا انتخاب شده اند و زیباترین دختر کشورشان هستند.
البته به گزارش msn.com استقبال زیادی از این موضوع در میان دختران شایسته دیده نشود و تنها 6 نفر از آنها در طرح شرکت کردند. هر یک از این دختران شایسته با جملاتی سعی کردند تا تفاوت چهره در عکس ها را با مطرح کردن توانایی های دیگر کمرنگ کنند.
هرکسی زیبایی خاص خودش را داردانواع داشتن اعتماد به نفس به سختی در هر کسی شکل می گیرد من با اعتماد به نفس توانستم احساس خوبی نسبت به خودم داشته باشم و همین حس خوب درد چهره زیبایی آفرید.